اینم بخش دومش
همیشه دروغ نگو!
برخی تصور میکنند همهی کارکنان سرویس جهانی و بخش فارسی آن، موظف به نوکری روزمره و اطاعت مداوم از دستورات مقامات ارشد سیاسی بریتانیا هستند! اما واقعیت این است که خدمتگذاری این شبکه به منافع ملی انگلستان تنها در مواقع حساس و سرنوشتساز آشکار میشود. بیبیسی آنقدر حرفهای هست که در هر مورد ناچیزی، اعتبار رسانهای خود را هزینه نکند.
هر رسانهای برای اعتبار یافتن نزد مخاطبان و فضاسازی برای القای موارد لازم در مواقع ضروری، نخست باید این باور را در ذهنها نهادینه کند که راستگو و بیطرف است؛ زیرا دروغگویی همیشگی، اعتماد مخاطبان را سلب خواهد نمود. چرخ تبلیغات راهبردی و دیپلماسی عمومی بریتانیا نیز با دروغپراکنی مستقیم و مداوم نمیچرخد. بنابراین بیبیسی نیازی به دروغگویی همیشگی ندارد و با ارائهی گزارشهای نسبتاً درست، همواره در جلب اعتماد مخاطبانش میکوشد. ارائهی تصاویر نادرست و ناقص به مخاطبان، تنها در بزنگاهها صورت میگیرد.
در اینباره، دیدگاه محمدرضا زائری روحانی فعال ایرانی در عرصهی مطبوعات و وب که اکنون در لبنان تحصیل میکند، جالب توجه است: "آمریکا کوپن دروغگویی خود را برای چیزهای بزرگ هزینه میکند... میگوید میخواهم دموکراسی منتشر کنم و دروغ میگوید اما چون در چیزهای کوچک همیشه راست گفته، مردمش دروغ بزرگ را باور میکنند و او به ادعای سلاح کشتار جمعی، جنگ ویرانگر عراق را آغاز میکند. آمریکا میگوید القاعده تهدیدی برای امنیت بینالمللی است؛ در حالی که اصل القاعده را خودش درست کرده اما چون در چیزهای کوچک راست گفته، مردمش دروغ بزرگ را باور میکنند و او به افغانستان حمله میکند."
دیپلماسی عمومی انگلستان نیز برای اهداف گوناگون راهبردی و درازمدت خود، به بخش جهانی بیبیسی نیازمند است. بنابراین نباید توقع داشت که لحظه به لحظه فعالیتهای کوتاهمدت و روزمره این شبکه، منطبق بر سیاستهای اعلام شده دولتی بنماید. رسیدن به هدف نهایی در شکار افکار عمومی، تنها در میانمدت و درازمدت است که باید تأمین شود.
به که اعتماد کنیم؟
از کارنامهی بیبیسی چنین برمیآید که این شبکه هیچگاه گامی بیرون از حیطهی تأمین منافع ملی انگلستان در آن سوی مرزهای بریتانیا برنداشته است. نمایش گاهگاه صداقت و بیطرفی این رسانه نیز برای جلب اطمینان و همراهی مخاطبان و استفاده از آن در بزنگاههای آینده است.
برخی تحلیلگران سیاسی انگیزهی دولت انگلستان را از ساماندهیها و برنامهسازیهای کنونی رسانهای علیه ایران، همراهی با آمریکا برای براندازی جمهوری اسلامی ایران و دستکم تضعیف قدرت رو به فزونی ایران و امتیازگیری در مسائلی چون انرژی هستهای و حقوق بشر میدانند.
30 سال پس از این، که اسناد وزارت خارجهی بریتانیا منتشر شود، بیشک بخشی از این انگیزهها و تلاشها برای افکار عمومی فاش خواهد شد اما مردم ایران در آستانهی دههی عدالت و پیشرفت، نیازی به اینهمه انتظار ندارند. درک دشمنیها و کارشکنیهای قدرتهای بیگانه در راه دشوار و البته در گامهای نهایی ایران اسلامی برای تبدیل شدن به قدرت اول منطقه، چندان دشوار نیست.
در عین حال و در دنیایی که راههای گوناگون دسترسی به اطلاعات برای بیشتر مردم هموار شده است، مخاطبان رسانههایی چون بیبیسی، بهتر است با بهرهگیری از منابع گوناگون خبری و مقایسهی اخبار و تحلیلها، درک درستتری از همهی ابعاد واقعیتهای اجتماعی ایران و جهان داشته باشند. رسانهها و منابع خبری داخلی، اگرچه با اشتباهها و کاستیهای فراوانی از جمله برخی ملاحظات محافظهکارانه و گاه سیاسیکاری در پوشش و پردازش اخبار ایران و جهان درگیرند اما هنوز هم انتظار حرکت در چارچوب منافع ملی ایران، از آنها خردمندانهتر به نظر میرسد تا بنگاه سخنپراکنی انگلیس!
تکرار تاریخ یا بازی جدید؟
هنوز تنور بحران پس از انتخابات در ایران برای رسانههای بیگانه تا اندازهای گرم بود که صادق صبا رئیس تلویزیون، رادیو و وبسایت بیبیسی فارسی، در یک اظهار نظر دور از انتظار در گفتوگو با برنامهی "جام جهاننما" گفت: "اگر ما این روزها شاهد فروکش کردن اعتراضات به نتایج انتخابات هستیم، دلیل عمدهاش این است که مردمی که به آقای موسوی رأی دادند، در مورد وقوع تقلب در انتخابات قانع نشدهاند! اصلاحطلبان تاکنون نتوانستهاند دلیلی برای تقلب در انتخابات ارائه دهند و نامزد شکستخوردهی این جریان دیگر نباید بر موضوعی مانند تقلب و ابطال انتخابات ریاستجمهوری ایران که اکنون به فراموشی سپرده شده است، اصرار کند. شخص موسوی هم به خوبی میداند که در این انتخابات نهایتاً 13 میلیون نفر به وی رأی دادهاند، نه بیشتر."
مسؤول بخش فارسی بیبیسی تصریح کرد: "ما شاهد تغییر رویکرد از سوی نامزدهای معترض به انتخابات ریاستجمهوری ایران هستیم و آنها باید به سمت پذیرش نتایج این انتخابات قدم بردارند."9
سالها پیش، اصرار مسؤولان وزارت خارجهی بریتانیا و بخش جهانی بیبیسی به پخش برنامههای تبلیغی علیه ملی شدن صنعت نفت در ایران و حکومت مصدق موجب شد که حتی تهیهکنندگان و کارکنان فارسی این شبکه در اعتراض به این سیاست، برای مدتی دست از کار بکشند... اکنون میتوان پرسید: تاریخ دارد تکرار میشود یا بازی جدیدی در راه است!؟
در این رابطه:
اشارههایی از رهبر انقلاب درباره بیبیسی و رسانههای بیگانه
پینوشت:
1. نگاه کنید به: "بیبیسی در ایران به دنبال چیست؟" در تابناک
2. محمدحسنین هیکل مورخ و روزنامهنگار مشهور عرب در ویژه برنامهی "با هیکل" که از شبکهی تلویزیونی الجزیره پخش میشد، کاهش تظاهرات در خیابانها پس از سخنان رهبر را نشانهی وجههی عمومی بسیار منسجم ایران دانست. روزنامهی الخلیج امارات نیز در نسخهی اینترنتی 9 تیر 1388 با اشاره به اعتراضات خیابانی و آشوبهای پس از انتخابات، به نقل از هیکل گفت: "جمهوری اسلامی همچنان قدرتمند و مستحکم است و از انسجام صفوف داخلی خود تحت رهبری مقتدرانهی آیتالله علی خامنهای بهره میبرد."
روزنامهی الحیات چاپ لندن نیز نوشت: زبیگنیو برژینسکی مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا بحثهای انتخاباتی در ایران را مسئلهی اجتماعی و داخلی این کشور دانست و گفت: "کنترل مسائل و تحولات فعلی ایران وابسته به درایت و هوشمندی رهبری ایران است. به نظر من نظام ایران، این مسئله را نیز به خوبی حل خواهد کرد."
3. نگاهی دیگر: پذیرش هزینههای آقای احمدینژاد، چرا؟
4. نگاهی دیگر: معنای سیاسی دو نماز جمعه
5. رمز گشایی از تحولات اخیر: همه راهها به رهبر ختم میشود؟
6. خامنهای: انتخابات برخی خواص را مردود کرد
7. همان
8. در آغاز کار رادیو فارسی بیبیسی، گزینش یک رهبر بهایی سرشناس- حسن بالیوزی- برای مدیریت آن، آشکارا نشان داد مسؤولان بیبیسی تا چه اندازه در ادعای بیطرفی و عمل به منشور خود پیرامون ضرورت حفظ بیطرفی و خودداری دبیران، تهیهکنندگان و کارکنان این شبکه از جانبداریهای سیاسی و دینی، راستگفتار هستند. بالیوزی- از اعضای خاندان افنان و از اقوام نزدیک میرزا علیمحمد باب- نخستین کسی بود که در ابتدای تأسیس بیبیسی فارسی از آن رادیو برای مخاطبان سخن گفت؛ در حالیکه چند ماه پیش از آن به عضویت مجمع ملی بهاییان موسوم به "رضوان" درآمده بود. او بعد از تأسیس بخش فارسی نیز به عنوان نزدیکترین مشاور "شوقی افندی" آخرین رهبر شناخته شدهی بهائیان، در سال 1956 به عضویت بالاترین شورای اداری و دینی بهائیان درآمد. علاوه بر نگارش آثاری با موضوع تاریخ و تبلیغ بهائیت، او سالها ریاست "محفل ملی معنوی بهائیان" در جزایر بریتانیا را بر عهده داشت.
9. نگاه کنید به: "بیبیسی غلاف کرد!"